دکتر عباس صلاحی اردکانی

تحصیلات:

- كارشناسي گياهپزشكي
- کارشناسی ارشد بيماري‌شناسي گياهي
- دکترای تخصصی(Ph.D)نماتدشناسی گیاهی

بیشتر ...

پیوندهای مفید

 

بازدید کنندگان سایت

بازدیدکنندگان
10139
مطالب
12
نمایش تعداد مطالب
85698

کاربران

  • galaxy
  • galaxy
  • galaxy

استان کهگیلویه و بویراحمد

استان کهگیلویه و بویراحمد 

استان کهگیلویه و بویراحمد در جنوب ایران غربی واقع شده است. مرکز آن شهر یاسوج است و با مساحتی حدود ۱۶هزار و ۲۴۹ کیلومتر مربع، سرزمینی نسبتاً مرتفع و کوهستانی است. این استان با پنج استان همسایه است. از جنوب با استان بوشهر، از غرب با خوزستان و از شمال با چهارمحال و بختیاری، از شرق با استان اصفهان و فارس. این استان از نظر جمعیت (طبق سرشماری سال 1390،  658629 که ۳۴۶,۶۲۶ نفر آن در شهرهای استان ساکن بوده اند. نسبت جمعیت استان به کل جمعیت کشور معادل 9/0 درصد میباشد و تراکم جمعیت آن در هر کیلومتر مربع ۴۲ نفر است) و مساحت از استان‌های کوچک ایران است و درهر دو مورد دارای رتبه ۲۸ در بین سی استان می‌باشد. بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهرستان استان، شهرستان بویراحمد به مرکزیت یاسوج می‌باشد. استان کهگیلویه و بویراحمد از نظر اقتصادی به عنوان ناحیه کشاورزی و دامپروری به شمار می‌آید. بعد از دامداری و کشاورزی صنایع استخراج نفت گچساران که یکی از منابع عمده تولید نفت و گاز کشور می باشد و کارخانه قند یاسوج و مجتمع دنا صنعت یاسوج (تولید انواع لوله‌های پلیمری) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، ولی با این حال فعالیت‌های صنعتی و معدنی در این استان نسبت به سایر مناطق کشور، رشد نیافته و رونق چندانی ندارد. به طور کلی صنایع موجود در این استان به دو گروه تقسیم می‌شوند، که عبارتند از صنایع دستی و ماشینی. بزرگترین صنعت موجود استان، صنعت نفت است. در زمینه معادن نیز این استان دارای معادن بوکسیت، مس، فسفات، گوگرد، و غیره‌است. استان کهگیلویه و بویراحمد سرزمينى کوهستانى و نسبتاً مرتفع می‌باشد. حدود سه چهارم مساحت استان از ارتفاعات و تپه ماهورها تشکیل شده و دشت‌ها تنها یک چهارم مساحت آن را تشکیل می‌دهند. بلندترین نقطه در این استان قله دنا واقع در شهرستان دنا با ارتفاع 4409 متر و پست‌ترین نقطه آن چره زن در جنوب غربی بی بی حکیمه در شهرستان گچساران می‌باشد که 197 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. زبان اکثر مردم استان کهگیلویه و بویراحمد  لری می باشد، این گویش بازمانده زبان ایرانیان قدیم است که کمتر تحت تأثیر زبان‌های بیگانه قرار گرفته است و اختلافات ریشه‌ای با سایر گویش‌های زبان لری ندارد.

پیشینه تاریخی استان کهگیلویه و بویراحمد

منطقه ای که اکنون استان کهگیلویه و بویراحمد نام دارد دارای پیشینه کهن تاریخی است . اسناد تاریخی نشان می‌دهد که منطقه کهکیلویه و بویراحمد حتی قبل از هخامنشیان سکنه بومی داشته و به‌طور مشخص از زمان هخامنشیان محل سکونت اقوام آریایی بوده است و ایل جاکی در این مقطع زمانی به آنها پیوسته‌اند به‌طوری‌که امروزه عمده جمعیت استان کهکیلویه و بویراحمد (به استثنای سادات ساکن در استان) از نسل ایل جاکی محسوب می‌شود. حتی در زمان سلوکیان و اشکانیان، خلوص و اصالت آنان محفوظ مانده و منابع موجود حکایت از تغییرات چشمگیری در بافت جمعیتی آن نمی‌کنند. این ترکیب جمعیتی به‌طور عمده در دوره ساسانیان نیز محفوظ ماند و اگر کوچ و مهاجرتی اتفاق افتاده باشد در حدی نبوده که بر ترکیب سکنه اصلی اثر بگذارد.
سرانجام از سال 12 هجری به تدریج حمله مسلمین به ایران آغاز شد و ساسانیان مغلوب آنان شدند و امپراتوری پهناور ایران به دست مسلمانان افتاد. در اوایل دوره اسلامی تمام منطقه فارس به چهار بخش تقسیم شد و هر بخش را تحت اختیار یک فرمانروای عرب قرار دادند که یکی از این چهار بخش، منطقه کهکیلویه به مرکزیت ارجان بود .در رابطه با وجه تسميه كهگيلويه و بويراحمد نظرات گوناگونى ارائه شده است كه در زير به برخى از آنها اشاره مى‏شود: بعضى مورخين نوشته‏اند، گيلويه فرزند مهرگان فرزند روزبه سردارى از عشاير ناحيه خمايگاه سفلى از ولايت اصطخر، حومه كنونى شهر اردكان فارس بود كه به نزد «سلمه» پادشاه «رم زميجان» يا زنيجان آمد و به خدمتگزارى پرداخت. چون سلمه مرد، گيلويه موقعيت را مناسب ديد و آنجا را به تصرف خود درآورد و خود را پادشاه رم زميجان ناميد و از آن به بعد نام گيلويه بر اين منطقه نهاده شد. به هر حال قدیمی‌ترین اثری که در آن نامی از این منطقه رفته، «المسالک و الممالک» نوشته «ابن خرداد» است که در قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده است که ابن خرداد، زموم (رموم) فارس را چهار تا ذکر و اولین آنها را به نام زم حسن بن جیلویه یا بازنجان معرفی می‌کند.

 


همچنین، ریاست مردم کهکیلویه در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری به عهده فردی به نام روزبه بود که او را پادشاه این منطقه (پادشاه زمیگان) نیز می‌خواندند. با این تفاسیر، حداقل تا سال 346 ه.ق خاندان گیلویه بر نواحی کهکیلویه حکومت می‌کردند. اما از قرن سوم هجری به بعد است که محدوده وسیعی از مملکت ایران، شامل استان‌های لرستان، ایلام، چهار محال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد و بخش‌هایی از استان فارس و خوزستان، تحت عنوان بلاد اللور (لرستان) شناخته شد و در سال 300 هجری در اختیار دو برادر به نام‌های بدر و منصور قرار گرفت.

منطقه‌ای که استان چهار محال و بختیاری و استان کهکیلویه و بویراحمد کنونی را در بر می‌گرفت در اختیار برادر بزرگ‌تر یعنی بدر قرار گرفت و به همین جهت در قرون بعدی به نام منطقه «لر بزرگ» معروف شد. 
اما، در قرن ششم هجری که اتابکان لر بر منطقه لر بزرگ حاکم شدند، مملکت فارس نیز به پنج کوره تقسیم شده بود. قسمت عمده این سرزمین که امروزه استان کهکیلویه و بویراحمد را تشکیل می‌دهد در این مقطع تاریخی جزو «شاپور خوره» محسوب می‌شد و تقریبا به استثنای بخشی از منطقه بهمئی گرمسیر، بقیه مناطق استان جزو کوره مذکور به حساب می‌آمدند. از این رو، پیش از تاسیس سلسله صفویه، منطقه‌ای به‌عنوان ارجان شناخته می‌شد و به دو منطقه پشتکوه (کهکیلویه) و زیر کوه تقسیم می‌شد. از تقسیمات کشوری در اوایل دوران صفوی یعنی دوران شاه اسماعیل اطلاع زیادی در دست نیست، بنابراین، از وضعیت سیاسی منطقه کهکیلویه هم در این مقطع آگاهی چندانی نداریم، اما می‌دانیم که از دوران شاه طهماسب اول (984-930) مملکت به 13 ایالت مهم تقسیم و ایالت ارجان که قبلا ضمیمه فارس بود، مجزا شد و به‌عنوان ایالت کهکیلویه رسما به صورت حاکم‌نشینی مستقل در آمد و یکی از ایالت‌های مهم کشور را تشکیل داد. به همین مناسبت بخشی از ایل افشار که یکی از ایلات تشکیل دهنده قزلباش بود به ایالت کهکیلویه منتقل شد و سران این ایل تا 1005ه.ق زمام امور کهکیلویه را در دست گرفتند و بر آن حکومت کردند.

به هر حال کهکیلویه در دوره صفویان ایالتی مستقل و داری قدرت بود. ایل‌های مهمی که امروز در استان کهکیلویه و بویراحمد وجود دارند شامل بویر احمد، بابویی، چرام، طیبی، بهمئی، دشمن زیاری و...است. از سرگذشت و تحولات تاریخی این ایلات در دوره‌های پیشین، اطلاعات مستند و مدونی دردست نیست. بنابراین تاریخ روشن و مستند این ایلات تقریبا از اواسط دوره زندیه و اوایل دوره قاجاریه شروع می‌شود و ترکیب ایلی منطقه کهکیلویه در دوره قاجاریه تا حدود زیادی تا به امروز ثابت مانده است. تنها استثنا در این موضوع، گسترش ایل بویر احمد است.

بر این اساس، در دوره قاجاریه، جغرافیای تاریخی کهکیلویه تغییری نکرد و مرزهای جغرافیایی آن تقریبا با دوره زندیه تفاوتی نداشت. تغییری که در این دوره به چشم می‌خورد در زمینه نام‌گذاری مناطق است. تا قبل از دوره قاجاریه، استان کنونی کهکیلویه و بویراحمد که منطقه بهبهان هم جزو آن به شمار می‌رفت، به دو قسمت پشت کوه و زیر کوه تقسیم می‌شد. منطقه زیر کوه شامل ناحیه بهبهان و ناحیه لیراو بود و منطقه پشت کوه شامل سه ناحیه تل خسروی، رون و بلاد شاپور می‌شد. اما از اواخر دوره قاجاریه به تدریج به نام ایلات ساکن در آنها شناخته شدند و منطقه پشت کوه به نواحی متعددی چون چرام، طیبی، نویی، دشمن زیاری و بویراحمد تقسیم و مشهور شد.

در تاريخ فارسنامه ناصرى كه توسط ابن بلخى تأليف شده مناطق زيدون، دو دانگه، قالند، منصوريه بهبهان، ليراوى، دشتستان بوشهر، جانكى بختيارى و دشمن زيارى ممسنى از منضمات قبلى كهگيلويه دانسته است و در دوره معاصر از نظر تقسيمات كشورى كهگيلويه شهرستانى تابع فارس و مركز آن تل خسرو بوده است.

پس از آنكه تل خسرو توسط تفنگداران بويراحمدى در سال 1322 ه .ش غارت و به ويرانى گرائيد اولين سنگ بناى ياسوج به زمين زده شد و استان كهگيلويه و بويراحمد از فارس جدا و به خوزستان منضم گرديد،  در سال 1258 هجری قمری ، رامهرمز ، شادگان ، هندیجان ، بندر معشور ، لیراوی و زیدون جزء کهگیلویه و بهبهان بوده اند ( بهبهان و کهگیلویه دارای سرزمین و محدوده مشترک بوده اند ) و از آن تاریخ به بعد مناطق نامبرده از آن جدا شدند . از سال 1324 هـ . ش به جهات سیاسی ، بویراحمد از کهگیلویه مجزا و ضمیمه استان فارس گردید . در دهه 1330 در قلمرو ایل بابویی شهر دوگنبدان شکل گرفت . در پانزدهم آبان ماه 1338 ، کهگیلویه نیز از بهبهان جدا گردید و شهرستان کهگیلویه با مرکزیت دهدشت شکل گرفت اما هچنان جزء استان خوزستان بود . و سرانجام در 22 تیرماه 1342 هـ . ش طبق تصویبنامه مجلس شورای ملی وقت ، سرزمین ایلات ششگانه کهگیلویه و بویراحمد ( 1 – بویراحمد 2 – طیبی 3 – بهمئی 4 – چرام  5 – دشمن زیاری 6 – بابویی ) که تا آن زمان بخشی جزء استان فارس و بخشی جزء خوزستان بود از این دو استان جدا شد و به فرمانداری کل تبدیل گردید و متعاقب آن شهر یاسوج مرکز استان در سال 1344 هـ . ش به واسطه قلمرو ایل بویراحمد و ملاحظات سیاسی شکل گرفت و سرانجام در خرداد سال 1355 هـ . ش با همان محدوده به استان تغییر یافت . در تاریخ 9/12/79  اسفند ماه سال 1379 بخشی از شهرستان بویراحمد با عنوان شهرستان دنا به مرکزیت شهر سی سخت مجزا و به شهرستان مستقل تبدیل شد و در تاریخ 9/10/83 دی ماه سال 1383  نیز قسمتی از شهرستان کهگیلویه به مرکزیت لیکک از این شهرستان جدا و تحت عنوان شهرستان بهمئی نام گرفت خلاصه آنکه تشکیلات سیاسی عشایر کهگیلویه و بویراحمد از سال 1330 هـ . ش به بعد به تدریج دچار دگرگونی گردید . این روند از سال 1341 که اصلاحات اراضی اجرا شد ، شتاب بیشتری گرفت تا قبل از آن همه ایلات مذکور به صورت مال ، اولاد ، طایفه و ایل سازمان یافته بودند .

 


هم اکنون استان کهگیلویه و بویراحمد مرکب از هفت شهرستان بویراحمد ، کهگیلویه ، گچساران ، دنا ، بهمئی ، باشت و چرام با جمعیتی بالغ بر 634 هزار نفر و مساحتی در حدود 16 هزار و 264 کیلو متر مربع می باشد. و دارای 16 شهر می باشد که در جدول زیر آورده شده اند.

نام شهرستان‌

جمعیت شهری

جمعیت روستایی

جمعیت غیرساکن

باشت

9266

11309

124

بهمئی

17007

20041

ـــ

بویراحمد

122480

121236

55

چرام

12634

19512

13

دنا

11121

40919

ـــ

کهگیلویه

82379

71218

98

گچساران

91739

26283

1195

شهرستان بویراحمد: یاسوج، مارگون، گراب سفلی

شهرستان دنا: سی سخت، پاتاوه، چیتاب

شهرستان  کهگیلویه: دهدشت، چرام، لنده، سوق، دیشموک، قلعه رئیسی

شهرستان گچساران: دوگنبدان

شهرستان بهمئی: لیکک

شهرستان چرام: سرفاریاب

شهرستان باشت: باشت

نژاد و تیره در استان کهگیلویه و بویراحمد

مردم كهگيلويه و بويراحمد از نژاد آريايى هستند كه از ديرباز در اين سرزمين زندگى مى‏كرده‏اند. پيش از ورود و استقرار آريايى‏ها در اين منطقه اقوام غير آريايى از جمله عيلاميان در اين منطقه مى‏زيسته‏اند كه بعدها در احوال اجتماعى، فرهنگى و حتى تركيب نژادى مهاجران آريائى تأثير داشته‏اند. كهگيلويه و بويراحمد داراى شش ايل به اسامى: بويراحمد، بهمئى، طيبى، دشمن زيارى، باشت باوى و چرام مى‏باشد. بويراحمد خود به سه قسمت بويراحمد عليا، بويراحمد سفلى و بويراحمد گرمسير تقسيم مى‏شود. در مجموع ايلات استان داراى 16 تيره، 181 طايفه، 1816 اولاد ياتش و 13479 خانوار مى‏باشند.

ايل دشمن زيارى قلمرو ايل دشمن زيارى بين بويراحمد سفلى، طيبى و بختيارى واقع شده است. اين ايل از 9 طايفه تشكيل گرديده كه عبارتند از: طايفه الياسى، طايفه بويرى، سادات اسماعيلى، سادات مشهدى، نور الدين عباس، طايفه سلطانعلى، طايفه شيخ عالى، طايفه قلندرى، طايفه نويى

ايل چرام ايل چرام بين ايل‏هاى بويراحمد سفلى، بويراحمد گرمسير، باشت و باوى و بويراحمد عليا واقع شده است. اين ايل داراى 18 طايفه اصلى و 10 طايفه متفرقه مى‏باشد كه طوايف اصلى عبارتند از: آرندى، بايارى، بگ‏ها، بنارى، حسام بهاء الدينى، بى‏رو خرى، خواجه‏ها، دويست، درويش‏ها، ديلگانى، سلمانى‏ها، شيخ گلبهار، شيخونى، گشتاسب، ميرزاها، محمود آوودى، مسيح شاهى و اولاد محمد كاظم خان. طوايف متفرقه ساكن چرام عبارتند از: بابكانى، بادلانى، خواجه‏هاى عرب، زيلايى، طاس، احمدى، سادات اسماعيلى، سادات امام‏زاده على، سادات علايى، سادات مير سالار.

ايل بويراحمد قلمرو اصلى ايل بويراحمد، بين باشت و باوى، چرام، طيبى، بختيارى، قشقايى، رستم ممسنى، دشمن زيارى كهگيلويه و شهرستان بهبهان واقع شده است. اين ايل از سه قسمت تشكيل شده است كه عبارتند از: بويراحمد عليا، بويراحمد سفلى و بويراحمد گرمسير.

1ـ ايل بويراحمد عليا محدوده اين ايل از شمال به سرزمين بختيارى، از مغرب به بويراحمد سفلى، از مشرق به خاك قشقايى و حدود سميرم و از جنوب به ممسنى محدود است. ايل بويراحمد عليا از چهار تيره: آقايى، قايد گيوى، نگين تاجى (تير تاجى) و سادات تشكيل گرديده است. اين ايل از چهارده طايفه تشكيل گرديده كه عبارتند از: آقايى نرمابى، آقايى بابكانى، صيدالى، امير، اولاد بنى، محمد صادقى، حاجتى، سادات شاهزاده فرج الله، سادات شاه حسن، سادات مير، سادات مختارى، قايد گيوى دشتروم، قايد گيوى سفيدار و سادات شاهزاده قاسم.

2ـ ايل بويراحمد سفلى اين ايل از شمال به دشمن زيارى، از مغرب به بهبهان، از مشرق به بويراحمد عليا و از جنوب به چرام محدود است. بويراحمد سفلى از شش تيره شامل: سادات، قايد گيوى، آقايى، تامرادى، دشت مورى و تعدادى طايفه‏هاى مستقل تشكيل گرديده است. ايل بويراحمد سفلى داراى 38 طايفه مى‏باشد كه عبارتند از: سادات امام‏زاده على، سادات رضا توفيقى، سادات كريكى، اولاد على پناه، اولادهاى قايد گيوى، باشرافى، صالحانى، چتيابى، گود سرايى، عمله، ديلگانى، نرمابى، زنگوايى، تا مرادى اصل، تا مرادى نوكر باب، نوكر، طاس احمدى، اولاد ميرزا على، مشايخ، شرانى، برآفتابى، ملا كلبى، سى سختى، عباسى، مالحانى، نويى، بادلانى، كره‏اى، شولى، سركوهى، اولاد على مؤمن، برايى، ته لتى، گودرزى، رودشتى، ديانى و فارسى.

ايل بويراحمد گرمسير محدوده اين ايل از شمال به بويراحمد سفلى، از مغرب به بهبهان، از مشرق به چرام و باشت و باوى، از جنوب به خاك قشقايى محدود است. تيره‏ها و طوايف بويراحمد گرمسيرى عبارتند از: آروئى، گشتاسب، طاس، احمدى، جليل، طاليشاهى، اولاد ميرزا على، برآفتابى، اسپرى، مارينى، ديلى، باتولى، عربان، سادات بافتح اللهى.

 


ايل بهمئى محدوده ايل از شمال به خاك بختيارى، از شمال غربى به جانكى و گرمسير چهار لنگ بختيارى، از مغرب به شهرستان رامهرمز، از مشرق به سرد سير طيبى و از جنوب به سرزمين گرمسير طيبى و بهبهان محدود است. از اوايل دوره مشروطيت ايل بهمئى به سه طايفه: بهمئى محمدى، بهمئى احمدى و بهمئى علاء الدينى تقسيم شد.

ايل باشت و بابوئى اين ايل از شمال به بويراحمد عليا، از مشرق به ممسنى، از مغرب به بويراحمد گرمسيرى از جنوب به كشكولى قشقايى محدود است. اين ايل از 5 تيره شامل: تيره عليشاهى، شيخ جليل، گشين، دوليارى و تيره سادات تشكيل شده و داراى 34 طايفه مى‏باشد.

ايل طيبى محدوده اين ايل بين بويراحمد سفلى، دشمن زيارى، بهمئى، بهبهان و بختيارى واقع گرديده است. ايل طيبى از دو قسمت گرمسيرى و سرحدى تشكيل گرديده است. طيبى گرمسيرى شامل هفت طايفه به اسامى: عالى طيب، تاج الدين طيب، سليمان شهروئى، كرائى، كهن (قديمى)، متفرقه و سادات مى‏باشد. طيبى سرحدى از نه طايفه تشكيل شده كه عبارتند از: طايفه تاحسين شاهى، تا محب على، تاويسى، تا رضائى، طايفه غندى، سادات مير سالار، طايفه تا مرادى، سادات امام‏زاده سيد محمود و طايفه عمله طيبى.

صنعت گردشگری در استان کهگیلویه و وبیراحمد: استان کهگیلویه و بویراحمد هم اکنون چونان پلی ارتباطی ، استان های فارس ، اصفهان ، چهار محال و بختیاری ، خوزستان و بوشهر را به هم مرتبط ساخته است .

که با توجه به منابع آبی بسیار ، جنگلهای چشمگیر ، معادن طبیعی متعدد ، ذخائر نفتی مناسب ، پوشش گیاهی متنوع ، گونه های جانوری متعدد ، قلل مرتفع ، باغات و کشتزارهای زیبا ، طبیعت این استان را چونان گوشه ای از بهشت جادوان به تصویر کشیده است . که دارای مناطق گردشگری فراوانی  است که  کمتر کسی است که پای به کهگیلویه و بویراحمد گذاشته اما زبان به تحسین زیبایی‌های خدادادی این سرزمین بکر و چشم نواز زاگرس جنوبی نگشوده باشد.

این سرزمین چهار فصل در میان کوه‌های سر به فلک کشیده زاگرس در جنوب غربی ایران، که نمایشگاهی از تنوع آب و هوایی، کوه، رود، جنگل، دشت، چشمه، آبشار و گل‌های دیدنی است، قرار دارد.

استان کهگیلویه و بویراحمد در میان استان‌های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، فارس، بوشهر و خوزستان قرار گرفته و به عنوان کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب کشور شناخته شده است.

وجود دو نوع آب و هوای سردسیری وگرمسیری در کهگیلویه و بویراحمد بر زیبایی آن افزوده است. در زمانی که گلهای بهاری در مناطق گرمسیری از جمله شهرستانهای کهگیلویه، گچساران، باشت، چرام، بهمئی و لنده روییده‌اند در مناطق سردسیری بویراحمد و دنا برف کوهها و دشتها را سفید پوش کرده و فاصله این دو آب و هوای متفاوت کمتر از یک ساعت است.

در کنار این زیبایی ها، اماکن بازمانده از دوران باستان و پس از اسلام نیز حکایت از تاریخ کهن این سرزمین دارد. قبرستان لما، پل پاتاوه، پل بریم، بلاد شاپور، چارطاقی خیرآباد و .. همه و همه این سرزمین را با تاریخ کهن ایران پیوند می‌زنند.

همچنین این استان یکی از اصلی ترین مکانهای زیست عشایر ایران است که شیوه‌های زندگی جذاب آنها و تعامل زیبایشان با طبیعت یکی از زیباترین و کمیاب‌ترین جلوه‌های گردشگری ایران را رقم زده است.

 یاسوج  با عنوان پایتخت طبیعت ایران: شهر یاسوج به دلیل جاذبه های طبیعی، توریستی و گردشگری به عنوان پایتخت طبیعت ایران شناخته شده است. این شهر با زیباییهای چشم نواز همچون قطعه حریری سبز در دامنه های دنای شرقی قرار گرفته و به واسطه این زیباییها و آب وهوای مطبوعش، هر ساله در فصل بهار و تابستان، پذیرای گردشگران وعلاقه مندان به طبیعت است.

 

 گرداگرد این شهر را رودهای خروشان بشار و مهریان و کوههای سر به فلک کشیده دنا با پوشش جنگلهای بلوط و بنه فرا گرفته است به طوری که برخی این منطقه را شمال جنوب می نامند.


آبشار یاسوج: این آبشار زیبا در پنج کیلومتری شمال یاسوج قراردارد و دارای هوایی مطبوع و آبی خنک و گواراست که سالانه مسافران زیادی را به خصوص در بهار و تابستان پذیراست.

 

تنگ گنجه‌ای: این مکان تفریحی که در 10 کیلومتری شمال غربی یاسوج قرار دارد منطقه ای خوش آب و هوا با رودخانه ای زلال و پوشیده از جنگل است که دل کوه‌های دنا می‌جوشد و نوازشگر چشمان گردشگران در بهار و تابستان است.

 

پارک جنگلی یاسوج: این پارک جنگلی که با 80 هکتار وسعت بزرگترین پارک جنگلی درجنوب کشور است در شمال شهر یاسوج قرار دارد و پوشیده از درختان بلوط، بادام کوهی، ارزن، کیکم و بنه است.

 

تنگ مهریان: این تنگه که رودخانه زیبای مهریان از آن می گذرد نیز درشمال شهر یاسوج قرار دارد که آب و هوای مطبوع آن جان هر رهگذری را تازگی می بخشد. برخی از پژوهشگران تاریخ باستان معتقدند، آریو برزن سردار ایرانی در این مکان راه را بر لشکر اسکندر مقدونی بسته است.

 

پیست اسکی کاکان یاسوج: این پیست واقع در گردنه "باباحسن" باارتفاع برفی حدود دو متر در 15 کیلومتری شمال شهر یاسوج قرار دارد و مکانی دل انگیز برای ورزشهای زمستانی است.

 


آبشار تنگ تامرادی: آبشار تنگ تامرادی در فاصله ۵۵ کیلومتری از شهر یاسوج واقع شده و دارای 15 آبشار است.

دریاچه سد شاه قاسم: این دریاچه زیبا که در پنج کیلومتری جنوب شهر یاسوج قرار دارد، تابلویی زیبا از آبی آب و سبزی جنگل‌های بلوط ترسیم کرده است.

 

همچنین امامزادگانی همچون شاه قاسم، شاه مختار، شاه عبدالله، شاه فرج الله(علیهم اسلام) و ... در اطراف این شهر، پذیرای زائرینی از سراسر کشور هستند.

 سی سخت شهر سی پهلوانی که در دامن دنا آرمیده‌اند

از میان جنگلهای هزار ساله بلوط و سینه کش کوه پایه های سترگ زاگرس جنوبی که می گذری به "سی سخت" می رسی که چون نگینی سبز، سر بر دامن سپید دنا نهاده و آرمیده است.

آنجا که کوهها پشت در پشت هم ایستاده و بلوط های هزار ساله زاگرس قد برافراشته اند، چشمه ها می جوشند و رودها می خروشند، شهر سی سخت با طبیعت رازگونه خودنمایی می کند.

شهری در ۳۵کیلومتری شمال غربی یاسوج که نام آن برگرفته ازنام سی پهلوان نامی کی خسرو کیانی و کشته شدن آنان در محلی بنام گردنه بیژن در دل قلل دناست.

دریاچه کوه گل: این دریاچه که در شمال شرقی شهر سی سخت و درحدود هشت کیلومتری آن واقع است، همچون نگین آبی انگشتری که اطراف آن را گلهای زردنرگس، بنفشه وزنبق قرار گرفته تابلویی زیبا از هنر آفریدگار بزرگ است.

این دریاچه که در ارتفاعات دامنه نزدیک به قله کوه گل دنا واقع شده دارای جاده دسترسی آسفالته تا اردوگاه بوده و با دقایقی کوهپیمایی این جاذبه زیبای خدادادی قابل رویت است.

چشمه میشی: چشمه میشی یکی دیگر از جاذبه های طبیعی این شهر است که در چهار کیلومتری شمال شرقی شهر سی‌سخت قرار دارد و یکی از پرآب‌ترین و خنک‌ترین چشمه‌های زاگرس بوده که آن را چشمه "بشو" نیز می‌نامند.

 

 منطقه حفاظت شده دنا: این منطقه بیش از 80هزار هکتار وسعت دارد و مامن حیات وحش ایران است. سایت گوزن زرد ایرانی با 17 راس گوزن هم در این منطقه قرار دارد. همچنین وجود رشته کوه دنا با ارتفاع چهارهزار و 448 متر و 44 قله‌ با ارتفاع بالای چهارهزار متر نیز سی سخت را به شهر کوهنوردان و صخره نوردان بدل کرده به طوریکه در طول سال هزاران کوهنورد ایرانی و خارجی به دنا صعود می کنند.

"قاش مستان"، "بیژن دو و سه"، "قزل قله"، "برج آسمانی"، "حوض دال" و ... قله‌هایی هستند که دل آسمان را شکافته و دست زمین را به خورشید رسانده اند.

لما: روستایی باستانی در کنار رودخانه بشار است که گورهای انسانی با قدمت سه هزار سال قبل از میلاد درآن کشف شده است.

کریک: روستایی در مسیر یاسوج به سی سخت با بافت ماسوله ای و مملو از باغات سیب، هلو، انگور و کوچه باغهای زیبا که مرقد مطهر امام زاده شاه عسکر (ع) جلوه ای معنوی به این روستا داده است.


گچساران بام نفت ایران، میزبان شایسته زائران بی بی حکیمه(س)

شهر نفت خیز گچساران با تولید سالانه 25 درصد نفت وگاز کشور به عنوان بام نفت ایران شناخته شده و به دلیل نزدیکی به بنادر گناوه و دیلم، در مسیر ترانزیتی خلیج فارس به مرکز کشور قرار گرفته است.

این شهرستان دارای اماکن زیارتی و سیاحتی فراوانی است که سالانه پذیرای هزاران گردشگر داخلی و خارجی هستند.

 

 آرامگاه بی بی حکیمه(س): آرامگاه بی بی حکیمه (س)، خواهر امامرضا(ع)، که در 80 کیلومتری جنوب شهر گچساران قرار دارد، سالانه میزبان هزاران عاشق اهل بیت عصمت و طهارت از سراسر ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.

گردنه شلال دان: منطقه ای بسیار سرسبز که در بهار چشم هر رهگذری را به طراوت و زیبایی خود جذب می کند. سرسبزی تپه ماهورهای باشت و گردنه شلال دان در شهرستانهای گچساران و باشت بسیار تماشایی است. از اماکن تاریخی این شهرستان نیز می توان به چهارطاقی خیرآباد و اثرباستانی "دو گور دوپا" اشاره کرد.

 

 شهر کهنه دهدشت :

بلاد شاپور تجلی معماری دوران صفوی: این محدوده تاریخی که در کنار شهر جدید دهدشت قرار دارد و آن را بلاد شاپور نیز می نامند، با وسعت 40 هکتار، قدمت تاریخی آن دستکم به دوران صفویه بر می گردد.

این شهر که روزگاری پر رونق را پشت سر گذاشته دارای برج و بارو وارگ بوده که هم اکنون بخشهایی از آن باقی مانده است.

نگاهی به جغرافیای محل نشان می‌دهد که این شهر به واسطه قرار گرفتن بر سر راه پایتخت صفویان به بنادر جنوبی و نیزنزدیکی به شهر ارجان یا بهبهان کنونی نقش موثری در تجارت آن زمان ایفا می کرده است. شهر دارای آب و هوای گرمسیری است و معماری آن نیز از معماری عصر صفوی الهام گرفته است.

در دیگر شهرستانهای کهگیلویه و بویراحمد هم اماکن تاریخی ومناظر زیبایی وجود دارند که می توان به نقوش برجسته تنگ سروک در شهرستان بهمئی و چشمه بلقیس در شهرستان چرام اشاره کرد.

نقوش برجسته تنگ سروک: این نقوش در فاصله 50 کیلومتری شمال بهبهان، در شهرستان بهمئی قرار دارد و قدمت آن به 299 میلادی یعنی به دوره اشکانی می رسد و منسوب به شاهزادگان الیمائی است.

 

 چشمه بلقیس چرام: این باغ در شهر چرام واقع شده و یکی از مهمترین جاذبه‌های توریستی این منطقه است. زمین حاصلخیز آن باعث شده که از هر گونه درخت در این باغ رشد یابد.

باغ دارای چندین چشمه است که از دهانه شمالی به باغ می‌ریزند وآب چشمه ها در جویبارهای مشبکی که با اصول معماری قابل توجهی تراس بندی شده‌ اند، به استخر زیبائی سرازیر می‌شود.

این باغ به فاصله دو کیلومتری در شرق شهر چرام واقع شده و در تمام فصول سال به خصوص در فروردین ماه آماده پذیرایی از مهمانان و گردشگران است.

 


در کنار اینها نزدیکی این استان به بنادر جنوبی و خلیج نیلگون فارس فرصتی دیگر برای مسافران نوروزی است تا قله‌های دنا و خلیج فارس را با هم در کمتر از نیمروز ببینند.

کهگیلویه وبویراحمد در کنار طبیعت زیبای خود، مردمانی مهربان و مهمان‌نواز دارد که دلشان پر از عشق و محبت به ایرانیان است و چشمشان قدمگاه مهمانان و هرچه دارند و ندارند، برای میهمانان خود در طبق اخلاص می‌گذارند.

جغرافیای طبیعی و اقلیم استان 

  استان کهگیلویه و بویر احمد سرزمینی کوهستانی و نسبتاً مرتفعی است که کوه‌های زاگرس با رشته‌های موازی، ‌ سراسر شمال و شرق و کوه‌های سیاه و سفید، خومی خائیز و نیل جنوب شرقی آن را در بر گرفته‌اند. بلندترین نقطه استان قله دنا با ارتفاع ۴۴۰۹ متر و پست‌ترین ناحیه آن لیشتر به ارتفاع ۵۰۰ متر از سطح دریا می‌باشد. رودخانه‌های مارون، ‌ بشار، زهره، خرسان و نازمکان از این استان عبور می‌کنند و ارتفاعات آن، سرچشمه‌ تعدادی از رودخانه‌ها است. چهار پنجم مساحت منطقه از ارتفاعات و تپه ماهورها تشکیل شده است. در مناطق سردسیر، ارتفاعات بلندتر و تپه ماهورها بیشتر و در مناطق گرمسیر ارتفاعات کوتاه‌تر و تپه ماهورها نیز کمتر است. دشت‌ها نیز حدود یک پنجم از مساحت استان را تشکیل می‌دهند و معمولاً عمدهٔ‌ اراضی کشاورزی در دشت‌ها واقع شده است. 

  با توجه به شرایط جغرافیایی استان، هر چه در امتداد اصلی کوه‌های زاگرس از شمال شرقی به جنوب غربی نزدیکتر شویم، از ارتفاع کوه‌ها و مقدار بارندگی و رطوبت هوا به طور محسوسی کاسته می‌شود. این وضعیت طبیعی، مشخصات اقلیمی دوگانه‌ای را پدید آورده و استان را به دو ناحیهٔ سردسیری و گرمسیری تقسیم کرده است: 

  - ناحیه گرمسیری: این ناحیه در قسمت جنوب و غرب استان با وسعتی بیش از ۸۰۰۰ کیلومترمربع واقع شده و آب و هوایی گرم و نیمه خشک دارد. باران این منطقه از آبان ماه آغاز می‌شود و تا اردیبهشت ماه به تناوب ادامه می‌یابد. در مقایسه با ناحیهٔ سردسیر، میزان بارندگی در این قسمت نسبتاً کم است. همچنین در این مناطق یخبندان به ندرت اتفاق می‌افتد. این قسمت از استان کهگیلویه و بویراحمد درختان پسته کوهی فراوان دارد. 

  - ناحیه سردسیری‌: این ناحیه با وسعتی بیش از ۶۵۰۰ کیلومترمربع با ارتفاع متوسطی در حدود ۲۱۰۰ متر از سطح دریای آزاد، در شمال و شرق استان و در مجاورت استان‌های فارس، اصفهان و چهارمحال و بختیاری واقع شده است. دمای متوسط این ناحیه از ۳۶ درجهٔ سانتی‌گراد در گرم‌ترین ماه‌های سال تا ۱۰ درجه زیر صفر در فصل سرما متغیر است. بارش این ناحیه نیز معمولاً از آبان‌ ماه شروع و تا اردیبهشت ماه به تناوب ادامه می‌یابد و بیشتر بارش آن به صورت برف است. این قسمت از استان که در واقع جنوبی‌ترین بخش زاگرس مرطوب است با جنگل‌های وسیع و زیبای بلوط پوشیده شده و سرچشمهٔ رودهای بزرگ و پرآبی مانند کارون و مارون است. براساس داده‌های ایستگاه هواشناسی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۳۷۵، اوضاع جوی شهر یاسوج به شرح زیر بوده است: حداکثر مطلق درجه حرارت در ماه‌های تیر، شهریور و مرداد به ترتیب ۳۵/۲، ۳۵/۴، ۳۶/۴ درجهٔ سانتی‌‌گراد و حداقل مطلق درجهٔ حرارت در ماه‌های آذر، دی، بهمن و اسفند به ترتیب ۱/۴-، ۵/۶-، ۷/۴- و ۴/۰- درجه سانتی‌گراد.  حداکثر مطلق رطوبت نسبی در ماه‌های فروردین، آذر و بهمن ۱۰۰ درصد و حداقل مطلق رطوبت نسبی در ماه‌های مرداد و شهریور ۵۷ و ۶۳ درصد، حداکثر میزان بارندگی در فروردین ماه ۲۰۳/۶ میلی‌متر و حداقل میزان بارندگی در ماه‌های مرداد، ‌ شهریور و آبان به ترتیب ۰/۳، ۰/۱ و ۰/۴ میلی‌متر گزارش شده است. تعداد روزهای یخبندان در شهر یاسوج ۴۵ روز است که بیشترین تعداد آن به ماه‌‌های بهمن و دی تعلق دارد. در این استان بادهایی با جهات مختلف می‌وزند و مهم‌ترین آنها عبارتند از: 

  - بادهای موسمی : این بادهای نسبتاً شدید به نام باد شمال و باد جنوب معروف هستند. باد شمال بادی است که از طرف شمال غربی از دریای مدیترانه و گاهی از اقیانوس اطلس به داخل منطقه نفوذ می‌‌کند. وزش این باد در جهت عبور ابرهای باران‌زایی است که از استان لرستان وارد منطقه می‌شوند و در زمستان سبب بارش می‌گردند. باد جنوب نیز یکی دیگر از بادهای موسمی است که از سمت جنوب و جنوب غربی به ویژه در اواخر بهار و تابستان به داخل منطقه نفوذ می‌کند. این باد گرمی و خشکی بیش از حدی همراه دارد و اغلب موجب آسیب‌های فراوانی به مزارع و محصولات کشاورزی منطقه می‌شود. 

 


- بادهای محلی‌ : علاوه بر بادهای موسمی شمال و جنوب که در تمام منطقه می‌وزند، ‌ بادهای دیگری نیز در نواحی مختلف نسبتاً محدود و کم وسعت استان می‌وزند که به بادهای محلی شهرت دارند. مهم‌ترین بادهای محلی عبارتند از: 

1- باد آشوب: در سر رود بویراحمد علیا می‌وزد، به طوری که تمام خار و خاشاک و علف‌های خشک منطقه را جمع نموده و با خود می‌برد. در گرمسیر بویراحمد سفلی نیز این باد می‌وزد، ولی جهت معینی ندارد. 

2-باد زیر روز:  در هنگام غروب از طرف مغرب در ناحیهٔ بهمئی احمدی می‌وزد. 

3-کوه باد:  از سمت شمال غربی منطقهٔ بهمئی احمدی می‌وزد و دنبالهٔ همان باد است. 

4- باد حیران: در بویراحمد گرمسیر از سمت شرق می‌وزد. 

5-باد چوغان: سخت‌ترین باد محلی منطقه است و معمولاً در سقاوه بویراحمد سفلی می‌وزد. این باد، زمستان‌ها از سمت شمال می‌وزد و گاهی ممکن است وزش آن تا هفت شبانه روز با شدت زیاد ادامه یابد.

وضعيت اقتصادى 

 خاک مساعد، ‌ منابع آب کافى، جنگل‌هاى انبوه، سرسبز و مراتع نسبتاً غنى باعث شده که استان کهگيلويه و بويراحمد از نظر اقتصادى، به عنوان ناحيه‌اى کشاورزى و دامپرورى به شمار آيد. 

 مهم‌ترين رکن فعاليت اقتصادى مردم اين استان را دامپرورى تشکيل مى‌دهد که از ديرباز رواج داشته است. دامپرورى به دو روش متحرک و ساکن وجود دارد که نوع متحرک آن توسط عشاير کوچندهٔ‌ استان و به تبعيت از شرايط آب و هوايى و تغييرات فصلى، براى دسترسى به مراتع و علوفهٔ مورد نياز، ‌ به صورت ييلاق و قشلاق انجام مى‌گيرد. علاوه بر دامپرورى به شيوه‌هاى سنتى و بومى، در سال‌هاى اخير تعدادى دامدارى صنعتى، متشکل از گاودارى و پرواربندى گوسفند به صورت پراکنده در سطح استان رواج يافته است. 

 استان کهگيلويه و بويراحمد به برکت طبيعت مساعد، ‌ به ويژه تنوع گياهان جنگلى و وجود آب و هواى مساعد براى پرورش زنبور عسل، شرايط مناسبى دارد. علاوه بر رواج زنبوردارى سنتى درمناطق روستايى، گسترش کندوهاى زنبور عسل به شيوه نوين در سال‌هاى اخير، باعث افزايش درآمد کشاورزان و زنبورداران شده است. زنبوردارى نقش مؤثرى در حفظ محيط طبيعى، خاصه پوشش گياهى و نباتات علوفه‌اى دارد. زنبور عسل علاوه بر انتقال گردهٔ گياهان، ‌ نقش مهمى در بارورى درختان ميوه دارد که در سالهاى اخير در استان توسعه و گسترش يافته است. 

 مرغدارى صنعتى نيز در سال‌هاى اخير در استان کهگيلويه و بويراحمد گسترش يافته است و بخشى از نيازمندى‌هاى اهالى شهرنشين استان را تأمين مى‌کند. 

 بعد از دامدارى، کشاورزى مهم‌ترين فعاليت اقتصادى ساکنان اين استان را تشکيل مى‌دهد. به علت طبيعت خاص اين منطقه و وجود اراضى کوهستانى و تپه ماهورى، کشاورزى آن عمدتاً به صورت ديم به ويژه کشت گندم صورت مى‌گيرد. 

 مطالعات انجام شده نشان مى‌دهد تنها حدود يک پنجم خاک استان را تپه ماهورها و اراضى نسبتاً مسطح تشکيل مى‌دهد که زمين‌هاى قابل کشت نيز در اين مجموعه به جلگه‌ها يا دشت‌ها محدود مى‌باشد. علاوه بر کشت گندم و جو که به صورت ديم و آبى در اکثر مناطق استان رايج است، کشت برنج نيز در مناطق گرم و معتدل استان که منابع آب کافى دارند، معمول مى‌باشد. محصولات مهم کشاورزى در اين استان غلات، حبوبات، نباتات علوفه‌اى، ذرت و صيفى‌جات است که کشت آن‌ها در مناطق مختلف استان رواج دارد. 

 موقعيت طبيعى مرتفع، به ويژه کمبود زمين‌هاى مسطح در مناطق شرق و شمال شرق استان، باعث شده است که باغدارى در دره‌هاى کوهستانى و بر روى ارتفاعات ناهموار و پرآب اين مناطق رواج يابد. در ساير مناطق مستعد استان نيز غرس انواع درختان، از جمله سيب، انگور، گردو و مرکبات رونق يافته است. در اين ميان توليد سيب در منطقه بويراحمد، درخت انگور در منطقهٔ سى‌سخت و توليد انار، خرما و انواع مرکبات در مناطق کهگيلويه، گچساران و چرام اهميت بيشترى يافته است. 

 با وجود ذخاير غنى نفت، گاز و پراکندگى ساير منابع معدنى در استان کهگيلويه و بويراحمد، ‌ فعاليت‌‌هاى صنعتى و معدنى در اين استان، نسبت به ديگر مناطق کشور، رشد نيافته و رونق چندانى ندارد. 

 علاوه بر صنايع استخراج نفت در گچساران و کارخانه قند ياسوج، بقيهٔ کارگاه‌هاى صنايع دستى و توليدى تازه تأسيس شده‌اند و در زمينه‌هاى صنايع غذايى‌، فلزى، نساجى و چرم، چوب و سلولزى، شيميايى و دارويى و صنايع ساختمانى فعاليت مى‌کنند. با وجود اين، ميزان فعاليت‌هاى صنعتى و معدنى نسبت به فعاليت‌هاى بخش کشاورزى و خدمات بسيار کم است. صنايع موجود در اين استان به دو گروه تقسيم مى‌شوند: 

 – صنايع دستى: با توجه به شرايط اجتماعى و اقتصادى و ويژگى‌هاى طبيعى استان که عمدتاً متکى بر کشاورزى و دامپرورى است، صنايع دستى آن نيز، شامل فرشبافى سنتى، بافت انواع گليم، جاجيم، گبه، خورجين، سياه چادر، نمد و محصولاتى نظاير آن است که بافت آنها در اغلب خانه‌ها و در بيش‌تر مناطق روستايى و عشايرى رواج دارد. فرشبافى مهم‌ترين صنعت دستى اين استان است که در اغلب روستاها توليد مى‌شود. 

 – صنايع ماشينى: مهم‌ترين صنعت وابسته به کشاورزى، کارخانه قند ياسوج است که با توجه به سطح کشت و ميزان توليد چغندرقند در طول ساليان گذشته همواره با کاهش ظرفيت و رکود توليد همراه بوده است. 

 بزرگترين صنعت موجود استان، صنعت نفت است که بهره‌گيرى از آن در گچساران و بى‌بى‌حکيمه همراه با ايجاد تأسيسات حفارى و استخراج طى چند دههٔ اخير ادامه داشته است. امروزه علاوه بر استفاده از گاز طبيعى اين منطقه در امور غيرصنعتى، بخش زيادى از آن به وسيله خط لوله به کارخانهٔ‌ کود شيميايى شيراز منتقل مى‌گردد. همچنين نفت خام گچساران به وسيله يک خط لوله به مخازن نفت جزيرهٔ خارک وارد و از همان جا با فشار طبيعى به مخازن نفتکش‌هاى عظيم صادراتى بارگيرى مى‌شود. از انواع صنايع ديگر نيز تعدادى کارگاه و مراکز توليدى کوچک و بزرگ در زمينه‌هاى مختلف صنعتى، در شهرها و بخش‌هاى تابعه استان را مى‌توان نام برد. 

 در زمينهٔ شناخت و ارزيابى ذخاير معدنى استان نيز اقداماتى انجام شده است. معادن مهم استان کهگيلويه و بويراحمد برحسب نوع معدن، اعم از فلزى يا غيرفلزى و پراکندگى آن‌ها به شرح زير مى‌باشند: 

 – معادن بوکسيت در روستاى سر فارياب دهدشت. 

–‌ معدن مس در روستاى خزنگاه بويراحمد. 

– ذخاير فسفات در روستاى جان قانى (تيام) در منطقهٔ سرفارياب. 

– ذخاير گوگرد در روستاى نزاع علياى گچساران. 

– معادن سنگ‌هاى ساختمانى در اکثر مناطق استان. 

– معادن گچ در بيشتر مناطق استان. 

 علاوه بر معادن فوق، از معادن ديگرى از جمله شن و ماسه، خاک رس، سنگ آهک و سنگ‌نما نيز که در مناطق مختلف استان پراکنده هستند مى‌توان نام برد. از اکثر اين معادن در فعاليت‌هاى ساختمانى و راهسازى و توليد آجر و موزائيک استفاده مى‌شود.